وقتی که جز وصال به دردم نمی‌خورد

وقتی که جز وصال به دردم نمی‌خورد
قهوه نریز! فال به دردم نمی‌خورد

من سردم است و چاره فقط دست‌های توست
گولم نزن که شال به دردم نمی‌خورد
 
من تشنه‌ی توام، عطشم داغ و واقعی‌ست
تمثیل و قیل و قال به دردم نمی‌خورد

چشمک نزن! حواله نکن بوس ِ راه دور
توی قفس که بال به دردم نمی‌خورد
 
از #خاطرات خوب گذشته نگو عزیز
تقویم پارسال به دردم نمی‌خورد

مردانه قول وصل به من داده‌ای ولی
من مرد ایده‌آل به دردم نمی‌خورد!!
 
یا خون من به گردن تو یا بگو بله...
در عشق احتمال به دردم نمی‌خورد

حالا بریز قهوه و #آبی بپوش و بعد...
این‌جا به بعد این غزل من خصوصی است...

یعنی که گفتنش به درد شما نمی‌خورد...

شعر از: احسان پرسا
دیدگاه ها (۲)

به تو که فکر می‌کنم...

مرا به خودت برسان

پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم

عشق اول صبح عجیب می‌چسبد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط